روایت مرحوم آیت الله قوچانی از ندای حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع)
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۵۷۵۶
حجت الاسلام والمسلمین مسعود عالی، سخنران مذهبی، درمورد مقام و منزلت شخصیتی حضرت ابوالفضل العباس (ع) بیان کرد: همه عظمتها در وجود حضرت ابوالفضل (ع) قرار دارد؛ به طوری که همه در هواداری امام حسین (ع) با یک دست آمدند، ولی حضرت عباس (ع) با دو دست خود آمدند. در هواداری آن شاه الست/ جمله را یک دست بود او را دو دست
این سخنران مذهبی گفت: مرحوم آقا نجفی قوچانی، کتابی تحت عنوان سیاحت غرب داشتند که احوالاتشان پس از مرگ را بیان کرده بودند؛ این کتاب را بر اساس بیانات اهل بیت (ع) درمورد آخرت و مکاشفاتی از آن دنیا نوشته بودند و علاوه بر این کتاب، سیاحت شرق را هم نوشته بودند که زندگی نامه دنیایی خود از کودکی شان را بیان کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام عالی تصریح کرد: این مجتهد در کتاب سیاحت شرق خود نوشته است: ایام دهه محرم یا اربعین بود که از نجف به کربلا راهی شدم و در مسیر با خودم آب نبرده بودم تا از منازل بین راه آب بگیرم. این در حالی است که دیدم در مسیر آب نبود و اگر منزلی هم بود آب نداشتند و همین طور، راهی کربلا شدم. حدود ۸۰-۷۰ کیلومتر رفتم و شرایط به صورتی بود که همه جگرم به شدت میسوخت چراکه عطش شدیدی داشتم. از دور، برق گنبد طلایی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را میدیدم و به سرعت قدم هایم افزودم و به قدری عطش داشتم که اطراف خودم را سیاه میدیدم. یک مرتبه به یاد عصر عاشورا افتادم که بچههای امام حسین (ع) چطور تشنگی را تحمل میکردند؟ به همین دلیل، حال و هوایم به سمت عصر عاشورا رفت و در حال گریه کردن به سمت کربلا میرفتم و دیگر از خودم غافل شده بودم.
به گفته این سخنران مذهبی، خداوند متعال به مرحوم آیت الله قوچانی رحمت الله علیه عنایت کردند و صحنهای از عصر عاشورا رابه ایشان نشان دادند؛ به طوری که این شخصیت برجسته فرمودند: من بچهها را در حالی دیدم که دامن هایشان آتش گرفته بود و در بیابانها میدویدند و هر کسی به سمتی میرفت و نالههایی سر میدادند. دیگر گریه من هق هق شده بود و میخواستم بروم و یکی از آنهایی که دامنش آتش گرفته بود را نجات دهم. یک مرتبه خودم را در کوچههای کربلا با صورت پُر از اشک و خاک و مردمی را دیدم که مرا بهت زده میدیدند.
کنار نهر آبی رفتم و صورتم و پاهایم را شستم و سپس، به سمت حرم حضرت سیدالشهداء رفتم و روی سکویی نشستم که صدای زنگ ساعت بلند شد و من صدای زنگ هل من ناصر را میشنیدم. یک مرتبه دلم ریخت و بلند شدم و گریه ام گرفت و گفتم: یا اباعبدالله الحسین (ع) بعد از این همه سال، صدای هل من ناصر بلند است و خدایا، چه کسی است که پاسخ هل من ناصر حضرت سیدالشهداء را دهد؟ ناگهان دیدم از حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) زنگ به صدا در آمد، اما من صدای زنگ نمیشنیدم و صدای لبیک لبیک را میشنیدم.
به حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) رو کردم و گفتم: جانم فدای تو عباس... هنوز شما، هل من ناصر برادرتان را پاسخ میدهید.
حجت الاسلام والمسلمین عالی گفت: امام حسین (ع) ۵۴ ساله و حضرت ابوالفضل العباس (ع) ۳۴ ساله بودند و حدود بیست و چند سال با هم فاصله سنی داشتند و اگرچه در این عالم، از نظر مقام و مرتبه، عددی با چهارده معصوم علیهمالسلام قابل مقایسه نیست و امام حسین (ع) از لحاظ سن بزرگتر و از نظر رتبه و مقام، اعظم پروردگار بودند، اما در روز عاشورا سه یا چهار مرتبه به حضرت ابوالفضل العباس (ع) فرمودند: جانم فدای تو بابی أنت و نفسی.
امام حسین (ع) آخرین بار از حضرت ابوالفضل العباس خواستند که بروند.
پسر عزیز حضرت ام البنین سلام الله علیه ها شهادت همه را دیدند و نزد امام حسین (ع) رفتند و فرمودند: آقا! دیگر سینه من تنگ شده است و حضرت (ع) فرمودند: جانم فدای تو... برو آب بیاور.
حضرت ابوالفضل العباس (ع) محو امام حسین (ع) بودند و سریع به خیمهای رفتند که مشکها بودند و دیدند بعضی از کودکان، دلشان را به مشک ها نزدیک کرده بودند تا آرام بگیرند.
حضرت ابوالفضل العباس(ع) با دیدن این صحنه غمگین شدند و مشک را برداشتند و رفتند و سپس، فرزندان امام حسین (ع) فرمودند که عمو رفت و تشنگی مان تمام شد و میدانستند حضرت ابوالفضل العباس (ع) گره گشاست و هر جایی بروند راه را باز میکنند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: محرم ۱۴۰۲ روایت واقعه کربلا روز تاسوعا حضرت ابوالفضل العباس هل من ناصر امام حسین حرم حضرت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۵۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتصاب سرپرست معاونت سیاسی استاندار سمنان
سرپرست معاونت سیاسی ، امنیتی و اجتماعی استانداری با ابلاغ استاندار سمنان منصوب شد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان، سیدمحمدرضا هاشمی، استاندار سمنان با صدور ابلاغی «فرج الله شوشتری» را بعنوان سرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری سمنان منصوب کرد.
در ابلاغ شوشتری آمده است: جناب آقای فرج الله شوشتری، نظر به مراتب تعهد تخصص و توانمندی جنابعالی به موجب این ابلاغ با حفظ پست سازمانی به عنوان سرپرست معاونت سیاسی امنیتی و اجتماعی منصوب میشوید.
امید است با اتکال به خداوند منان تحت توجهات حضرت ولیعصر(عج) و با پیروی از منویات و فرامین مقام معظم رهبری و با اهتمام به برنامههای دولت مردمی حضرت آیتالله دکتر رئیسی با تأکید بر شاخصهای، عدالتمحوری، انقلابیگری، مردمداری، پاکدستی، فسادستیزی، قانونمداری و تعامل سازنده با دستگاههای اجرایی در انجام وظایف و مأموریتهای محوله موفق و مؤید باشید.
گفتنی است فرج اله شوشتری؛ فرزند شهید نورعلی شوشتری(شهید وحدت)، متولد اردیبهشت ماه 1356، اهل خراسان و دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دانشجوی دکترای مسائل ایران است و تا کنون مسئولیتهایی همچون مدیرکل ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) استان خراسان رضوی، عضو هیئت مدیره تأمین سرمایه بانک مسکن، رئیس هیئت ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی خراسان رضوی، را عهدهدار بوده است.
انتهای پیام/361/